اولین خرید کریسمس ارشا
امسال اولین کریسمست بود عزیزم از چند روز قبل با بابایی رفتیم یه فروشگاه که برات هدیه بگیریم اونجا که اولش خوابیدی بعدم که بیدار شدی فقط اسباب بازی ها و عروسکا رو نگاه می کردی و خوشحال بودی منم همش داشتم روی جعبه اسباب بازی ها رو می خوندم که ببینم کدومشون برای گل پسرم مناسبه خلاصه با بابایی کلی مشورت کردیم و برات یک تاب و یک روروک خریدیم اونجا شما حواست فقط به خوراکی ها و ابمیوه های بچه ها بود و اصلا به اسباب بازیت فکر نمی کردی که مجبور شدم برات آبمیوه هم بخریم ولی نمی تونستی صبر کنی تا بریم پولش و بدیم می خواستی همونجا بخوری منم مجبور شدم بهت بدم و بعدشم پوستشو دادم به صندوقدار تا حساب کنه ی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی